FOMO تکنینک موثر در فروش
تصور کنید یک محصول جدید وارد بازار شده و همه در موردش صحبت میکنند. دوستانتان آن را امتحان کردهاند، اینفلوئنسرهای محبوبتان از آن تعریف میکنند و شما هنوز تصمیم نگرفتهاید. آیا دچار حس جا ماندن از جریان شدهاید؟
این همان احساسی است که تکنیک. FOMO یا “ترس از دست دادن” در بازاریابی به آن دامن میزند .و در دنیای اینفلوئنسر مارکتینگ، این تکنیک به یکی از موثرترین ابزارها برای جذب مخاطبان تبدیل شده است.
اما چطور؟
تکنیک FOMO که به معنای ترس از دست دادن فرصتها و تجربههای اجتماعی است، به خصوص در فضای دیجیتال و شبکههای اجتماعی رواج زیادی پیدا کرده است. این تکنیک بهویژه در اینفلوئنسر مارکتینگ، با ایجاد حس ضرورت و نیاز فوری به خرید یا استفاده از یک محصول، توانسته است برندها را به موفقیت بیشتری برساند. در این مقاله به بررسی چگونگی استفاده از این تکنیک در کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ و تاثیر آن بر تصمیمگیری مخاطبان میپردازیم.
تکنیک ) FOMO (Fear of Missing Out یا ترس از دست دادن، یکی از استراتژیهای روانشناسی است که در بازاریابی بهویژه ینفلوئنسر مارکتینگ بهطور گستردهای استفاده میشود. این تکنیک بر اساس ایجاد حس فوریت و ترس از نادیده گرفتن فرصتها بنا شده است.
در اینجا به چند راهکار استفاده از این تکنیک در اینفلوئنسر مارکتینگ اشاره میکنیم:
ایجاد کمپینهای محدود زمانی
اینفلوئنسرها میتوانند محصول یا خدماتی را تبلیغ کنند که به مدت زمان محدودی در دسترس است. مثلاً فروش یک محصول خاص تنها برای ۲۴ ساعت، یا تخفیف ویژهای که پس از مدت کوتاهی به پایان میرسد. این موضوع باعث ایجاد حس فوریت و ترس از دست دادن فرصت خرید میشود.
استفاده از تجربههای انحصاری
اینفلوئنسرها میتوانند از تجربههای خاص و انحصاری که تنها تعداد محدودی از افراد به آن دسترسی دارند استفاده کنند. به عنوان مثال، دعوت به یک رویداد ویژه یا دسترسی زودتر به محصولات جدید. این حس انحصار موجب میشود دنبالکنندگان برای پیوستن به آن گروه خاص اقدام کنند.
ارائه پیشنهادات ویژه فقط برای دنبالکنندگان
یکی دیگر از کاربردهای تکنیک FOMO، ارائه پیشنهادات و تخفیفات ویژه فقط برای دنبالکنندگان اینفلوئنسر است. این استراتژی باعث میشود تا مخاطبان بیشتری به دنبال کردن اینفلوئنسر تمایل پیدا کنند و فرصتهای ویژهای که به آنها ارائه میشود را از دست ندهند.
نشان دادن محصولات یا خدمات کمیاب
اینفلوئنسرها میتوانند بر روی کمیاب بودن محصول تأکید کنند؛ مثلاً معرفی محصولات خاصی که تعداد محدودی از آنها تولید شده یا به سرعت تمام میشود. این کار باعث ایجاد انگیزه بیشتر در مخاطبان برای خرید فوری میشود.
به اشتراک گذاشتن تجربههای دیگران
اینفلوئنسرها میتوانند از نظرات و تجربههای مثبت دیگر افراد استفاده کنند تا مخاطبان را متقاعد کنند که اگر آنها اقدام به خرید نکنند، یک فرصت ارزشمند را از دست خواهند داد. این روش از اثر “شهادت اجتماعی” استفاده میکند تا حس FOMO را تقویت کند.
استفاده هوشمندانه از تکنیک FOMO در اینفلوئنسر مارکتینگ میتواند به افزایش فروش، جذب مخاطب جدید و افزایش تعاملات با برند کمک کند.
یکی از نمونه های موفق استنفاده از این تکنیک٬ کمپین های برند Daniel Wellington است. این برند توانسته با استفاده گسترده از اینفلوئنسر ها و با بهره گیری از تکنیکFOMO در مدت زمان کوتاهی به یکی از برند های صنعت مد تبدیل شود.
استفاده از تخفیفهای محدود زمانی توسط اینفلوئنسرها
Daniel wellington در کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ خود، کدهای تخفیف ویژهای را تنها برای مدت زمان محدود در اختیار دنبالکنندگان اینفلوئنسرهای مختلف قرار میداد. این کدها معمولاً برای چند روز معتبر بودند و حس فوریت در مخاطبان ایجاد میکردند. اینفلوئنسرها با به اشتراکگذاری این کدها در پستها و استوریهای خود، مخاطبان را ترغیب به خرید سریعتر میکردند، زیرا آنها نمیخواستند فرصت تخفیف را از دست بدهند.
استفاده از تجربههای انحصاری
این برند از اینفلوئنسرهای برتر و شناختهشده دعوت کرد تا ساعتهای جدید و یا طرحهای خاصی را که هنوز به صورت عمومی عرضه نشده بودند، معرفی کنند. این تجربه انحصاری برای مخاطبان اینفلوئنسرها جذاب بود و حس ویژه بودن و انحصار را در آنها ایجاد میکرد، زیرا اینفلوئنسرها اولین نفراتی بودند که محصولات جدید را به نمایش میگذاشتند.
تأکید بر کمیابی محصول
Daniel wellington بهویژه در برخی از کمپینهای تبلیغاتی، بر تعداد محدود ساعتها یا زمان کوتاه تخفیف تأکید میکرد. این نوع بازاریابی، حس FOMO را در مخاطبان تشدید میکرد. برای مثال، اینفلوئنسرها اغلب به دنبالکنندگان خود اعلام میکردند که “این ساعتها در تعداد محدود عرضه میشوند و ممکن است به زودی موجودی تمام شود.”
جلب توجه از طریق رسانههای اجتماعی
این برند بهطور گسترده از اینفلوئنسرهایی استفاده کرد که از گروههای مختلف مخاطبان (مد، سفر، تناسب اندام و غیره) بودند تا دسترسی بیشتری به مشتریان احتمالی داشته باشد. اینفلوئنسرها معمولاً با تصاویر جذاب و باکیفیت از محصولات خود، توجه مخاطبان را جلب میکردند و با اعلام کد تخفیف محدود و زمان کوتاه خرید، مخاطبان را تشویق به اقدام سریع میکردند.
نتیجهگیری
این کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ با استفاده از تکنیک FOMO به طرز چشمگیری موفق بودند و باعث افزایش چشمگیر فروش و شناختهشدن برند Daniel Wellington شدند. این برند توانست در عرض چند سال، با استفاده از این استراتژی به یکی از برندهای برتر مد تبدیل شود و شبکه بزرگی از مشتریان وفادار برای خود ایجاد کند.